در انتهای دهه ۶۰ و پس از انقلاب اسلامی، گروههای تحصیلات تکمیلی بخصوص در سطح دکتری، بسیار اندک بودند و اعضای هیئت علمی در امکان انجام کار مطلوب و با کیفیت در دانشگاههای ایران تردید داشتند. در چنین زمانی، پروفسور لوکس همچنان به دانشجویانش میآموخت که بجای مطالعه جزوات درسی، کتابهای درسی و در مرحله بعد بجای مطالعه کتب درسی، مقالات علمی را مطالعه کنند و در نهایت بر قدرت تحلیل خود و تفکر انتقادی تکیه کنند. لذا جای تعجب نیست که بسیاری از دانشجویان، سخنرانیهای دکتر لوکس را نقطه عطفی در کار علمی خود میدانند و همچنین جای تعجب نیست که سخنرانیهای ایشان، در هر موضوعی، نزدیک به صد دانشجوی تحصیلات تکمیلی را به خود جذب میکرد که این رقم چندین برابر متوسط تعداد دانشجویان هر کلاس در مقطع تحصیلات تکمیلی است.
پروفسور لوکس، به توسعه و پشتیبانى گفتگو و همکارى میان پژوهشگران اعتقاد داشت و یکی از برجستگىهاى شخصیت او، کمک کردن به کنفرانسهاى محلى، ملى و بینالمللى بود. او نخستین کنفرانس بینالمللى سیستمهاى کنترل را پس از انقلاب در 1990 راهاندازى کرد و در تاسیس کنفرانسهاى متعدد دیگر شامل کنفرانس سیستمهاى هوشمند ایران، کنفرانس سیستمهاى فازى ایران و کارگاه شبکههاى عصبى ایران ـ ارمنستان، نقش محورى بازى کرد. با این وجود، احتمالاً مهمترین نقش دکتر لوکس، در گردهمایىهاى علمى، در سطح داخلى آمد. به عنوان یک مدرس کاریزماتیک و به عنوان یک نماد براى پژوهش در سیستمهاى هوشمند در ایران، او در پذیرش دعوتها براى ارائهى سخنرانى در دورترین نقاط کشور، در گردهمایىهاى محلى و دانشگاههاى کوچک آماده بود.
یکى از مهمترین ویژگىهاى رویکرد علمى پروفسور لوکس، توانایى فوقالعادهى وى در تحلیل تقریباً همه چیز در یک سطح سیستمى انتزاعى و رفت و برگشت بین مدل و واقعیت بود. او به طور موفق «طراحى سیستمها» را نه تنها براى دانشجویان مهندسى برق و کامپیوتر، بلکه دانشجویان مدیریت، زیستشناسی، ژئوفیزیک، مهندسى صنایع، اقتصاد، و حتى هنر تدریس مىکرد. پروفسور لوکس در واقع یک دانشمند میانرشتهاى بود.